wort dictionary
FADE

zurechtkommen

intransitiv

۱. از عهدۀ چیزی بر آمدن

mit etwas zurechtkommen

مثال‌ ها:

کمکی از دست من بر می آید؟ (در فروشگاه)

kommen Sie zurecht? (im Geschäft)

۲. با کسی مشکلی نداشتن، با کسی کنار آمدن

mit jemandem zurechtkommen

۳. بموقع رسیدن

rechtzeitig kommen

مثال‌ ها:

تو درست به موقع رسیدی

du kommst gerade noch zurecht

۴. از چیزی سر در آوردن

مثال‌ ها:

من از این کنترل تلویزیون سر در نمی آورم

ich komme mit dieser Fernbedienung nicht zurecht