wecken
transitiv۱. (از خواب) بیدار کردن
aufwecken
مثال ها:
کی میل دارید (از خواب) بیدارتان کنند؟
wann möchten Sie geweckt werden?
۲. بیدار کردن (در)؛ برانگیختن (در)
مثال ها:
خاطراتِ گذشته را در کسی بیدار کردن
alte Erinnerungen in jmdm. wecken
کنجکاویِ / علاقۀ کسی را برانگیختن
jmds. Neugier/ Interesse wecken