wort dictionary
FADE

wandeln

intransitiv

۱. تغییر کردن؛ دگرگون شدن

sich wandeln

مثال‌ ها:

تبدیل شدن به

sich wandeln in Akk.

همه چیز در تغییر است

alles wandelt sich

۲. گردش / تفرج کردن، گردش کنان / تفرج کنان راه رفتن، قدم زدن

itr., ist

مثال‌ ها:

در پارک گردش کردن

im Park wandeln