wort dictionary
FADE

vorn

lokal

۱. جلو؛ [نیز:] جلو تر از همه؛ پیش؛ اول، سر

مثال‌ ها:

(توی گنجه) همان جلو دستِ چپ

gleich vorn links (im Schrank)

جلو تر از همه راه رفتن

vorn marschieren

حالا دوباره از همه پیش است / جلو افتاده است

jetzt ist er wieder ganz vorn (beim Rennen)

آن جلو

dort/ da vorn

به (طرفِ) جلو

nach vorn

لطفاً بیایید این جلو

kommen Sie bitte nach vorn

از جلو؛ از مقابل

von vorn

عبارات کاربردی:

از سر تا ته، از اول تا آخر، از بای بسم الله تا تای تمت

von vorn bis hinten

از اول، از سر، از نو

von vorn (anfangen usw.)