verwechseln
transitiv۱. (با هم) اشتباه کردن، (با هم) عوضی گرفتن؛ (با هم) خلط کردن
مثال ها:عبارات کاربردی:
پالتوها را با هم اشتباه کردن
die Mäntel verwechseln
این دو مفهوم اغلب با هم اشتباه / خلط می شوند
diese zwei Begriffe werden häufig verwechselt
من او را به جای کسِ دیگری گرفتم / با کسِ دیگری اشتباه کردم
ich habe ihn (mit einem anderen) verwechselt
(آلمانی را) غلط حرف زدن
mir und mich verwechseln ugs.
دستش کمی کج است
er verwechselt Mein und Dein ugs.