verspielen
transitiv۱. [در قمار و غیره] باختن؛ [مج:] از دست دادن
عبارات کاربردی:
دیگر از چشمِ من افتاده است، دیگر حنایش پیشِ من رنگی ندارد
er hat bei mir verspielt
۱. [در قمار و غیره] باختن؛ [مج:] از دست دادن
دیگر از چشمِ من افتاده است، دیگر حنایش پیشِ من رنگی ندارد
er hat bei mir verspielt