verpassen
transitiv۱. از دست دادن، نرسیدن به
Zug usw.
۲. از دست دادن
Chance usw.
۳. زدن (به)؛ دادن (به)؛ نثارِ کسی کردن
jmdm. etwas verpassen (Spritze usw.)
عبارات کاربردی:
یکی توی گوشِ کسی خواباندن / گذاشتن
jmdm. eine (Ohrfeige) verpassen
۱. از دست دادن، نرسیدن به
Zug usw.
۲. از دست دادن
Chance usw.
۳. زدن (به)؛ دادن (به)؛ نثارِ کسی کردن
jmdm. etwas verpassen (Spritze usw.)
یکی توی گوشِ کسی خواباندن / گذاشتن
jmdm. eine (Ohrfeige) verpassen