verlaufen
transitiv۱. گم شدن (در)، راهِ خود را گم کردن (در)
sich verlaufen; (im Wald, in einer Stadt usw.
۲. پراکنده / پخش شدن، از هم جدا شدن
Menschenmenge usw.
۳. (جاری شدن و) از بین رفتن؛ [نیز:] فرو نشستن
Wasser usw.
۱. گم شدن (در)، راهِ خود را گم کردن (در)
sich verlaufen; (im Wald, in einer Stadt usw.
۲. پراکنده / پخش شدن، از هم جدا شدن
Menschenmenge usw.
۳. (جاری شدن و) از بین رفتن؛ [نیز:] فرو نشستن
Wasser usw.