verabschieden
transitiv۱. خداحافظی کردن (از)
sich verabschieden (von)
مثال ها:
بدونِ خداحافظی (کردن)
ohne sich zu verabschieden
۲. به تصویب رساندن، از تصویب گذراندن، تصویب کردن
Gesetz usw.
مثال ها:
به تصویب (ـِ پارلمان) رسیدن، از تصویب (ـِ پارلمان) گذشتن، (از سوی پارلمان) تصویب شدن
(vom Parlament) verabschiedet werden
۳. تودیع کردن با؛ از خدمت مرخص کردن
Beamte, Offiziere usw.