umsteigen
intransitiv۱. قطار / اتوبوس [و غیره] عوض کردن، سوارِ وسیلۀ نقلیۀ دیگری شدن
Fahrzeug
مثال ها:
در مونیخ باید قطار عوض کنید
Sie müssen in München umsteigen
سوارِ خطِ / اتومبیلِ دیگری شدن
in eine andere Linie/ einen anderen Wagen umsteigen
۲. تغییرِ شغل دادن به؛ تغییرِ رشته دادن به؛ [دستگاه:] نوعِ دیگری گرفتن
ugs.; umsteigen auf Akk.