umdrehen
transitiv۱. برگرداندن، پشت و رو کردن، این رو آن رو کردن [عا]
Blatt, Mantel usw.
۲. گرداندن، چرخاندن، پیچاندن
Schlüssel usw.
۳. دستِ کسی را پیچاندن
jmdm. den Arm usw. umdrehen
۴. برگشتن (به طرفِ)، روی خود را برگرداندن (به طرفِ)
sich umdrehen (nach)
۵. دور زدن، برگشتن
itr.