totschlagen
transitiv۱. (زدن و) کشتن؛ با ضربه به قتل رساندن
عبارات کاربردی:
روز را (به نحوی) گذراندن / به آخر رساندن
den Tag totschlagen
وقت را گذراندن / کشتن
die Zeit totschlagen
۱. (زدن و) کشتن؛ با ضربه به قتل رساندن
روز را (به نحوی) گذراندن / به آخر رساندن
den Tag totschlagen
وقت را گذراندن / کشتن
die Zeit totschlagen