tauschen
schwaches Verb۱. عوض کردن؛ با هم عوض کردن، تاخت زدن، مبادله کردن، معاوضه کردن؛ تعویض کردن، [مج:] (با هم) رد و بدل کردن
[hat]
مثال ها:عبارات کاربردی:
یار (های خود را) عوض کردن
die Partner tauschen
جای خود را با هم عوض کردن
den Platz mit jdm. tauschen
(با کسی) تمبر عوض کردن/ معاوضه کردن/ تاخت زدن
(mit jdm.) Briefmarken tauschen
بازیکنی را با بازیکن دیگری عوض کردن
einen Spieler gegen einen anderen tauschen
چیزی را با چیزی عوض کردن
etwas gegen etwas tauschen
(با هم) زد و خورد/ کتک کاری کردن، همدیگر را زدن
Schläge tauschen
کلماتی (با هم) رد و بدل کردن، با هم صحبت کردن
Worte tauschen
نگاه رد و بدل کردن، به هم نگاه کردن
Blicke tauschen
۲. عوض کردن
itr.
مثال ها:عبارات کاربردی:
جا عوض کردن
mit den Plätzen tauschen; die Plätze tauschen
هیچ دلم نمی خواهد جای او باشم
ich möchte nicht mit ihm tauschen