wort dictionary
FADE

tagen

intransitiv

۱. برگذار / تشکیل شدن، تشکیلِ جلسه دادن، جلسه تشکیل دادن؛ [نیز:] جلسه داشتن؛ اجلاس داشتن

eine Tagung abhalten

۲. سپیده زدن، سپیده دمیدن، هوا روشن شدن

es tagt