studieren
schwaches Verb۱. تحصیل کردن؛ به دانشگاه رفتن؛ دانشجو (ی رشته ای) بودن؛ خواندن [عا]؛ به تحصیل (ـِ رشته ای) اشتغال داشتن
[hat]; an einer Hochschule
مثال ها:
او تحصیل کرده است/ به دانشگاه رفته است، دانشگاه دیده است
er hat studiert
در برلین/ در دانشگاه مونیخ تحصیل کردن
in Berlin/ an der Universität München studieren
دانشجوی نیمسال هفتم بودن
im 7. Semester studieren
او پزشکی تحصیل می کند/ دانشجوی (رشته ی) پزشکی است؛ به تحصیل رشته ی پزشکی اشتغال دارد
er studiert Medizin
۲. مورد مطالعه قرار دادن، مطالعه کردن؛ مورد بررسی قرار دادن، بررسی کردن
[hat]; tr. (prüfen, durchlesen)
مثال ها:
اوضاع و احوال کشوری را مورد مطالعه/ بررسی قرار دادن
die Verhältnisse eines Landes studieren
کتابی را به دقت مطالعه کردن/ مورد مطالعه قرار دادن
ein Buch gründlich studieren