streiten
intransitiv۱. دعوا کردن؛ مشاجره کردن؛ به مشاجره پرداختن؛ دعوا / مشاجره / درگیری / منازعه / نزاع داشتن
auch: miteinander/ sich streiten
مثال ها:
مدام با هم دعوا می کنند
sie streiten dauernd
باز (با هم) دعوا کردند / دعوایشان شد
sie haben sich wieder gestritten
من تا به حال با او دعوا نداشته ام / نکرده ام
ich habe mich noch nie mit ihm gestritten
مدتی طولانی دربارۀ مسأله ای به مشاجره پرداختن
lange über eine Frage streiten
در این مورد نظرها متفاوت است
darüber kann man/ lässt sich streiten
طرفهای دعوا (ی حقوقی)
die streitenden Parteien