sinnen
intransitiv۱. در اندیشه / در فکر بودن؛ اندیشیدن
مثال ها:
در اندیشۀ انتقام بودن
auf Rache sinnen
به چه می اندیشی؟ در چه فکری؟
was sinnst du?
۱. در اندیشه / در فکر بودن؛ اندیشیدن
در اندیشۀ انتقام بودن
auf Rache sinnen
به چه می اندیشی؟ در چه فکری؟
was sinnst du?