wort dictionary
FADE

schaffen

starkes Verb

۱. آفریدن، خلق کردن، پدید آوردن، ساختن، پایه/ بنیاد گذاشتن

[hat]; hervorbringen

مثال‌ ها:

شاهکاری آفریدن

ein Meisterwerk schaffen

پیکره ای ساختن/ خلق کردن

eine Plastik schaffen

در ابتدا خداوند آسمان ها و زمین را آفرید

am Anfang schuf Gott Himmel und Erde Bibel

عبارات کاربردی:

درست برای من ساخته شده است (درست همانی است که می خواستم)

es ist wie geschaffen für mich

برای (شغل) معلمی ساخته شده است

er ist zum Lehrer wie geschaffen

او برای این شغل/ کار ساخته شده است، جان می دهد برای این شغل [عا]

er ist für diesen Beruf/ diese Arbeit wie geschaffen

لخت و عریان/ لخت و عور آنجا ایستاده بود

er stand da, wie Gott ihn geschaffen hatte