wort dictionary
FADE

ringen

starkes Verb

۱. کُشتی گرفتن

[hat]; auch Sp.

۲. چیزی را از چنگ/ از دست کسی به در آوردن

[hat]; tr.; jdm. etwas aus der Hand ringen

۳. دست ها را به هم فشردن/ مالیدن

[hat]; tr.; die/ seine Hände ringen

۴. تلاش/ کوشش کردن برای، کوشیدن برای، در تلاش بودن برای

[hat]; itr.; ringen um (den Sieg usw.)

مثال‌ ها:

برای دستیابی به چیزی تلاش کردن

um etwas ringen

برای رسیدن به/ نیل به مقامی تلاش کردن

um ein Amt ringen

طرفین مذاکره از ساعت ها پیش در تلاشند که به نتیجه ای برسند

die Verhandlungspartner ringen seit Stunden um eine Entscheidung

برای کسب موفقیت سخت تلاش کردن/ در تلاش بودن

hart um Erfolg ringen

۵. در کشمکش/ در جدال بودن با، دست به گریبان بودن با، کلنجار رفتن با، سر و کله زدن با [عا]

[hat]; itr.; ringen mit (kämpfen mit)

مثال‌ ها:

مدت ها با خود در کشمکش بودم که ... یا نه

ich habe lange mit mir gerungen, ob

با مرگ دست به گریبان بودن

mit dem Tod ringen

با مسئله ای/ مشکلی کلنجار رفتن، با مسئله ای/ مشکلی دست به گریبان بودن

mit einem Problem ringen

مدت ها با خود در کشمکش بود تا این تصمیم را گرفت

er rang lange mit dem Entschluss

۶. تقلا کردن برای، دست و پا زدن برای

[hat]; itr.; ringen nach

مثال‌ ها:

تقلا می کرد تا شاید بتواند نفس بکشد

er rang nach Atem

می کوشید خونسرد بماند

er rang nach Fassung