reuen
schwaches Verb۱. پشیمان بودن، پشیمان شدن
[hat]
مثال ها:
از چیزی پشیمان بودن؛ به چیزی تأسف/ افسوس خوردن؛ از چیزی متأسف بودن
etwas reut jdn.
پشیمان بود از اینکه تا این حد سختگیر بوده است
es reute ihn, so hart gewesen zu sein
به پولی که به هدر رفته است تأسف می خورد
das Geld reute ihn
از این کار پشیمان خواهی شد
das wird dich noch reuen
پشیمانم از اینکه این عمل را انجام داده ام
es reut mich, dass ich es getan habe
از این عمل پشیمان بود
die Tat reute ihn