rankommen
starkes Verb۱. نزدیک شدن (به)، نزدیک آمدن
[ist]; herankommen1
۲. بهچیزی رسیدن؛ دست کسی به چیزی/ به کسی رسیدن؛ به کسی/ چیزی دسترسی پیدا کردن
[ist]; herankommen2
۱. نزدیک شدن (به)، نزدیک آمدن
[ist]; herankommen1
۲. بهچیزی رسیدن؛ دست کسی به چیزی/ به کسی رسیدن؛ به کسی/ چیزی دسترسی پیدا کردن
[ist]; herankommen2