nämlich
modal۱. چون، آخر، چون که، برای اینکه، زیرا
denn
مثال ها:
چون مریض بود
er war nämlich krank
او نمی تواند بیاید چون که مریض است
er kann nicht kommen, er ist nämlich krank
۲. آن هم، یعنی
(und zwar)
مثال ها:
هفته ای یک بار آن هم چهارشنبه ها
einmal in der Woche, nämlich am Mittwoch