nachmachen
schwaches Verb۱. تقلید کردن از؛ ادای/ تقلید (کسی را) درآوردن
[hat]
مثال ها:
چیزی را از کسی تقلید کردن
jdm. etwas nachmachen
همه اش ادای مرا در می آورد، هر کاری من می کنم او هم می کند
er macht mir immer alles nach!
او می تواند ادای خانم معلمش را دربیاورد
sie kann ihre Lehrerin nachmachen
۲. تقلید کردن؛ [صدای چیزی را] در آوردن
[hat]; jds. Bewegungen, Stimme usw.
مثال ها:
صدای پرنده ای را در آوردن/ تقلید کردن
einen Vogelruf nachmachen
صدای کسی را تقلید کردن
jds. Stimme nachmachen
۳. جعل کردن
[hat]; Unterschrift, Geld usw.
۴. بدل چیزی را ساختن، از روی چیزی درست کردن، کپی کردن
[hat]; Stilmöbel, Edelstein usw.
مثال ها:
جواهرات بدل
nachgemachte Juwelen
می دهم (از روی این کلید اصلی) یک کلید دیگر درست کنند
ich werde noch einen Schlüssel nachmachen lassen
۵. بعداً/ جداگانه انجام دادن
[hat]; Aufgabe, Prüfung usw.