wort dictionary
FADE

mitkommen

starkes Verb

۱. (همراه کسی)‌ آمدن، همراهی کردن، بدرقه کردن، با ... آمدن

[ist]

مثال‌ ها:

می خواهی تو هم (همراه ما/ با ما) بیایی؟

willst du auch (mit uns) mitkommen?

همراه بیایید

kommen Sie mit!

تو هم با ما (با من) می آیی؟

kommst du mit?

خانمش هم با ما آمد

seine Frau ist mitgekommen

۲. فهمیدن، متوجه شدن

[ist]; verstehen

مثال‌ ها:

متوجه هستی (چه می گویم)؟

kommst du mit?

۳. رسیدن، پا به پا (ی کسی) آمدن؛ یا به پای دیگران پیش رفتن

[ist]; ung. (Schritt halten)