wort dictionary
FADE

malen

schwaches Verb

۱. [با رنگ و قلم مو] نقاشی کردن

[hat]; itr.

مثال‌ ها:

روی شیشه نقاشی کردن

auf Glas malen

با رنگ روغن/ با آن رنگ نقاشی کردن

in Öl/ in Wasserfarben malen

۲. نقاشی کردن، کشیدن

[hat]; tr. (Bild, Landschaft, Person usw.)

۳. تصویر/ توصیف کردن، تصویری/ توصیفی به دست دادن از

[hat]; tr. (schildern)

مثال‌ ها:

از شهری تصویر زنده ای به دست دادن،‌ شهری را به طرز زنده ای توصیف کردن

eine Stadt lebendig malen

۴. رنگ زدن، رنگ آمیزی کردن

[hat]; tr. (anstreichen)

۵. آرایش/ توالت/ بزک کردن؛ لاک زدن؛ ماتیک زدن؛ سایه زدن؛ مداد کشیدن [و غیره]

[hat]; tr. (Fingernägel, Lippen usw.)