losen
schwaches Verb۱. قرعه کشیدن (بر سر چیزی)؛ سکه انداختن، شیر یا خط کردن؛ پشک آوردن
[hat]; + um
مثال ها:
قرعه کشیدیم ببینیم کی باید اول براند
wir losten, wer zuerst fahren sollte
۱. قرعه کشیدن (بر سر چیزی)؛ سکه انداختن، شیر یا خط کردن؛ پشک آوردن
[hat]; + um
قرعه کشیدیم ببینیم کی باید اول براند
wir losten, wer zuerst fahren sollte