wort dictionary
FADE

leihen

starkes Verb

۱. قرض دادن به، وام دادن به

[hat]; tr.; (jdm. etwas leihen) (Geld)

مثال‌ ها:

می توانی ده یورو تا فردا به من قرض بدهی؟

kannst du mir bis morgen zehn Euro?

۲. قرض گرفتن (از)، قرض کردن (از)، وام گرفتن (از)

(sich etwas leihen) (von) (Geld)

۳. امانت دادن به، (قرض) دادن به [عا]؛ کرایه دادن به؛ عاریه دادن به؛ در اختیار کسی گذاشتن

[hat]; tr.; (Buch; Auto usw.)

مثال‌ ها:

چیزی را به کسی قرض/ امانت دادن

jdm. etwas leihen

ممکن است شانه ات را یک لحظه به من (قرض) بدهی؟

kannst du mir mal deinen Kamm leihen?

عبارات کاربردی:

به حرف کسی گوش دادن

jdm. sein Ohr leihen

۴. (به) امانت گرفتن (از)، قرض کردن (از) [عا]؛ کرایه کردن (از)؛ عاریه گرفتن (از)

sich etwas leihen (von) (Buch; Auto usw.)

مثال‌ ها:

چیزی را از کسی به امانت/ قرض گرفتن

sich etwas von jdm. leihen

امانتی است؛ مال من نیست

es ist (nur) geliehen