wort dictionary
FADE

lasten

schwaches Verb

۱. بر چیزی سنگینی کردن/ فشار آوردن؛ [مج:] بر دوش کسی سنگینی کردن؛ (فشار کاری را) بر دوش کشیدن/ داشتن، (سنگینی کاری) بر دوش کسی بودن

[hat]; lasten auf Dat.

مثال‌ ها:

(بار) مسئولیت بر دوش او بود/ سنگینی می کرد

die Verantwortung lastete auf ihr

تمام سنگینی کار را او بر دوش می کشد

alle Arbeit lastet auf ihm/ auf seinen Schultern