lagern
schwaches Verb۱. گذاشتن؛ قراردادن؛ خواباندن
[hat]; tr.; bes. (Bein usw.)
مثال ها:
(تخت/ صاف) خواباندن
flach lagern
۲. انبار کردن، ذخیره کردن؛ نگهداری کردن، نگهداری شدن
[hat]; tr.; itr. (Lebensmittel usw.)
مثال ها:
چیزی را در جای خنک و خشک نگهداری کردن
etwas kühl und trocken lagern
داروها باید خشک نگهداری شوند
Medikamente müssen kühl und trocken lagern
آن جنس در انبار نگهداری می شود
die Ware lagert in einem Speicher
در این منطقه سنگ آهن یافت می شود
in diesem Gebiet lagern Eisenerze
۳. (اردو/ چادر زدن و) استراحت کردن، دراز کشیدن
itr.; sich lagern (rasten)
۴. اردو زدن
[hat]