wort dictionary
FADE

kreisen

schwaches Verb

۱.

ist/hat

۲. گشتن؛ چرخیدن، دور/ چرخ زدن، دور چیزی گشتن، دایره زدن؛ [مج:] متوجه چیزی بودن

مثال‌ ها:

زمین به دور خورشید می گردد

die Erde kreist um die Sonne

۳. گردش کردن، در گردش/ در جریان بودن

(Blut, Geld usw.)

۴. دور گرداندن، دایره وار چرخاندن

kreisen lassen (Flasche usw.)