wort dictionary
FADE

kollidieren

schwaches Verb

۱.

+ mit

۲. برخورد/ تصادم کردن (با)، خوردن به، به هم خوردن

[ist]; zusammenstoßen

۳. برخورد/ تداخل پیدا کردن (با)، تداخل داشتن (با)، همزمان بودن

[hat]; Vorgänge

۴. برخورد/ درگیری پیدا کردن (با)، درگیر شدن (با)

[hat]; Personen

۵. مغایرت داشتن

[hat]

مثال‌ ها:

با هم تضاد داشتن

miteinander kollidieren (Meinungen)