kneifen
starkes Verb۱. نیشگون گرفتن
[hat]; itr., tr.
مثال ها:
بازوی کسی را نیشگون گرفتن
jdm./ jdn. in den Arm kneifen
۲. تنگ بودن؛ زدن، خوردن
[hat]; itr. (Kleidungsstück)
۳. جا زدن، از زیر کاری در رفتن، دبه درآوردن
[hat]; itr.; (sich drücken)
مثال ها:
از زیر کاری دررفتن
vor etwas kneifen