klettern
schwaches Verb۱. (با دست و پا) بالا رفتن؛ پایین رفتن؛ بالا آمدن؛ پایین آمدن
[ist]
مثل میمون می تواند از جایی بالا و پایین برود
er kann klettern wie ein Affe
از درخت پایین آمدن
vom Baum klettern
از (روی) پرچین گذشتن
über den Zaun klettern
از روی دیوار وارد باغ شدن، از دیوار بالا رفتن و وارد باغ شدن
über die Mauer in den Garten klettern
از دیوار بالا رفتن
über die Mauer klettern
۲. بالا رفتن از، روی چیزی رفتن، بالای چیزی رفتن [عا]؛ صعود کردن از [کوه و غیره]
[ist]; klettern auf Akk.
از درختی/ نردبانی/ صندلی ای بالا رفتن
auf einen Baum/ eine Leiter/ einen Stuhl klettern
از کوهی بالا رفتن/ صعود کردن، به بالای کوهی رفتن
auf einen Berg klettern
۳. سوار چیزی شدن
[ist]; (ins Auto usw.)
۴. پیاده شدن از، پایین آمدن از
[ist]; (aus dem Flugzeug usw.)
۵. کوهنوردی کردن، برای کوهنوردی رفتن
ist/hat (bergsteigen)
۶. بالا رفتن؛ ترقی کردن، افزایش یافتن
[ist]; (Barometer; Preise usw.)