kennzeichnen
schwaches Verb۱. مشخص کردن، علامت گذاری/ نشانه گذاری کردن، نشان/ علامت گذاشتن؛ علامت زدن، برچسب زدن
[hat]; (Weg, Kiste usw.)
مثال ها:
در لیستی اسم ها را با علامت ضربدر مشخص کردن/ علامت ضربدر زدن
Namen in einer Liste durch Kreuze kennzeichnen
۲. نشان دادن، نشانگر (چیزی) بودن، معلوم/ ثابت کردن، توصیف کردن، بیانگر (چیزی) بودن
[hat]; (erkennen lassen)
مثال ها:
رفتار او نشانگر این است که او خوب تربیت شده است
sein Verhalten kennzeichnet ihn als gut erzogenen Menschen