kaufen
schwaches Verb۱. خریدن (برای)؛ خریداری کردن، ابتیاع کردن
[hat]; tr.; (jmdm.) etwas kaufen
می خواهم (برای خودم) یک دوچرخه بخرم
ich will (mir) ein Fahrrad kaufen
این را برای تو/ برای بین راه خریده ام
das habe ich für dich/ für unterwegs gekauft
چیزی را از کسی/ از شرکتی/ از سوپرمارکت خریدن
etwas bei jmdm./ bei einer Firma/ im Supermarktkaufen
اینجا همه چیز می توان خرید
hier gibt es alles zu kaufen
این پارچه را خوب می خرند، این پارچه فروش دارد/ خوب به فروش می رود
dieser Stoff wird viel/ gern gekauft
چیزی را (به قیمت) ده یورو خریدن
etwas für 10 Euro kaufen
چیزی را گران خریدن، پول زیادی پای چیزی دادن
etwas für viel Geld/ für teures Geld kaufen
برای خود یا کسی چیزی خریدن
sich oder jdm. etwas kaufen
این را ارزان خریده است
das hat sie billig/ günstig gekauft
چیزی را قسطی خریدن
etwas auf Raten/ Abzahlung kaufen
این هم دردی از من دوا نمی کند
dafür kann ich mir auch nichts kaufen
۲. خرید کردن، جنس خریدن، چیز خریدن
[hat]; itr. (einkaufen)
دیگر از آنجا خرید نمی کنم/ چیزی نمی خرم
dort kaufe ich nicht mehr
از کجا خرید می کنید؟
bei wem kaufen Sie?
۳. خریدن، تطمیع کردن، رشوه خور کردن، رشوه دادن به؛ دَمِ کسی را دیدن [عا]
[hat]; tr. (Person)
۴. خریدن
[hat]; Spielkarte
۵. خودم حقش را کف دستش می گذارم، خودم حسابش را می رسم
[hat]; den werde ich mir kaufen!