wort dictionary
FADE

investieren

schwaches Verb

۱. سرمایه‌گذاری کردن (در)، سرمایه گذاشتن (در)؛ [مج:] صرف (کاری) کردن، [وقت، پول] پای کاری گذاشتن [عا]، مایه گذاشتن؛ [زحمت] کشیدن

[hat]; + in Dat.