wort dictionary
FADE

hinweisen

starkes Verb

۱. توجه کسی را به‌ چیزی جلب‌ کردن، کسی را متوجه چیزی کردن؛ چیزی را به‌ کسی یادآور شدن/ متذکر شدن/ خاطرنشان‌ ساختن، ملتفت کردن، راهنمایی کردن، خاطرنشان کردن، تذکر دادن

[hat]; tr.; jmdn. auf etwas hinweisen

مثال‌ ها:

یادآور می‌ شود که، لازم به‌ یادآوری/ تذکر است که

es wird darauf hingewiesen, dass

۲. چیزی را نشان‌ دادن، اشاره‌ کردن به؛ [مج:] دلالت‌ داشتن بر، دلالت‌ کردن بر، گویای چیزی بودن، حاکی‌ بودن از، دال بر چیزی بودن

[hat]; itr.; hinweisen auf Akk.

مثال‌ ها:

با دست عمارت را نشان‌ دادن

mit der Hand auf das Gebäude hinweisen

از اوضاع چنین بر می‌ آید، اوضاع و احوال همه گویای این امر است

alle Umstände weisen darauf hin

از چیزی آگاه کردن، چیزی را خاطرنشان کردن؛ چیزی را نشان دادن، به چیزی اشاره کردن

auf etwas hinweisen

این جریان (مطلب) دال بر این است که ...

das weist darauf hin, dass ...