hineinpassen
schwaches Verb۱.
+ in Akk.
۲. جا گرفتن (در)، جا شدن (در)، [ظرف:] جا/ گنجایش/ ظرفیت داشتن
[hat]; itr. (Platz haben)
۳. خوردن به، اندازه ی چیزی بودن
[hat]; itr. (Schlüssel usw.)
۴. تناسب داشتن با، متناسب بودن، سنخیت داشتن با، خوردن به
[hat]; itr. (in eine Gesellschaft usw.)
۵. جاسازی کردن (در)، جا دادن (در)
[hat]; tr.