wort dictionary
FADE

hervorgehen

starkes Verb

۱.

hervorgehen aus

۲. پدید آمدن از، نتیجه ی چیزی بودن، نتیجه دادن، به وجود آمدن؛ به‌ در آمدن از؛ به‌ در بردن از

[ist]; stammen

مثال‌ ها:

نتیجه ی این ازدواج سه فرزند بود

aus der Ehe gingen drei Kinder hervor

از این مدرسه مردان سرشناسی به‌ د‌ر آمده‌‌ اند

aus dieser Schule gingen bedeutende Männer hervor

۳. به‌ پیروزی‌ رسیدن/ نایل‌ آمدن/ دست‌ یافتن در، پیروزی کسب‌ کردن در، پیروز/ برنده‌ شدن در

[ist]; als Sieger hervorgehen aus

مثال‌ ها:

در یک مبارزه (مسابقه) پیروز شدن

aus einem Kampf als Sieger hervorgehen

۴. (از چیزی) چنین برآمدن، مستفاد شدن از؛ چیزی را نشان‌ دادن/ معلوم‌ کردن؛ استنباط شدن

[ist]; (sich entnehmen lassen aus)

مثال‌ ها:

این مطلب از این نامه بر نمی‌ آید

das geht aus diesem Brief nicht hervor

چنانکه از این نظرسنجی بر می‌ آید/ این نظرسنجی نشان‌ می‌ دهد

wie aus der Umfrage hervorgeht