gleiten
intransitiv۱. هموار رفتن؛ لغزان حرکت کردن؛ لغزیدن؛ سریدن؛ لیز خوردن؛ سر خوردن؛ [نیز:] خرامان رفتن؛ سبک پریدن
[ist]
مثال ها:
ساعت کار متغیر
gleitende Arbeitszeit
۱. هموار رفتن؛ لغزان حرکت کردن؛ لغزیدن؛ سریدن؛ لیز خوردن؛ سر خوردن؛ [نیز:] خرامان رفتن؛ سبک پریدن
[ist]
ساعت کار متغیر
gleitende Arbeitszeit