wort dictionary
FADE

gehorchen

schwaches Verb

۱.

+ Dat.

۲. اطاعت‌کردن (از)، فرمان‌بردن (از)، حرف(ـِ کسی را) گوش‌کردن، حرف‌شنیدن (از)، حرف‌شنوی داشتن (از)؛ حرف‌شنوبودن

(einer Person); [hat]

مثال‌ ها:

از کسی اطاعت کردن

jdm. gehorchen

۳. به‌چیزی عمل‌کردن، چیزی را اجراکردن؛ چیزی را رعایت/ مراعات‌کردن

(einer Anweisung usw.)

مثال‌ ها:

از دستوری سرپیچی‌کردن

einem Befehl nicht gehorchen