wort dictionary
FADE

gehören

schwaches Verb

۱. متعلق بودن، تعلق داشتن

[hat]

مثال‌ ها:

این چمدان مالِ کیست؟

wem gehört der Koffer?

مالِ کسی بودن، به‌کسی تعلق داشتن، از آنِ کسی بودن

jmdm. gehören

این چتر مال من است

dieser Schirm gehört mir

۲. جزوِ چیزی بودن؛ جزوِ چیزی محسوب‌شدن؛ شامل‌بودن، شامل‌شدن

gehören zu (ein Teil sein von; zählen zu); [hat]

مثال‌ ها:

او دیگر تقریباً جزوِ خانواده است/ محسوب می‌شود

sie gehört schon fast zur Familie

این کار جزوِ وظایفِ من نیست

das gehört nicht zu meinen Aufgaben

هر آپارتمان شاملِ یک زیرزمین هم هست/ یک زیرزمین هم دارد

zu jeder Wohnung gehört ein Keller

او (یکی) از بهترین بازیکنان است

er gehört zu den besten Spielern

به کسی یا چیزی تعلق داشتن، جزو کسی یا چیزی محسوب شدن

zu jdm. oder etwas gehören

این جزو وظایف اوست

es gehört zu seinen Pflichten

۳.

gehören in Akk.; irgendwohin gehören; [hat]

مثال‌ ها:

لیوانها جایشان در قفسۀ بالایی است، لیوانها می‌روند توی قفسۀ بالایی [عا]

die Gläser gehören in den oberen Schrank

دوچرخه جایش توی آپارتمان نیست

das Fahrrad gehört nicht in die Wohnung

این آدمها جایشان زندان است، این جور آدمها را باید زندانی کرد

diese Leute gehören in den Knast

این سؤال مربوط به‌موضوع نیست/ در اینجا مورد ندارد

diese Frage gehört nicht hierher

جای این کتاب کجا است؟

wohin gehört dieses Buch?

جای دوچرخه توی گاراژ است

das Fahrrad gehört in die Garage

عبارات کاربردی:

این به موضوع ربطی ندارد!

das gehört nicht zur Sache!

۴. این کار جرأت می‌خواهد

dazu gehört Mut usw.

۵. مناسب/ برازنده/ شایسته‌بودن؛ درست/ صحیح‌بودن؛ رسم بر این بودن؛ کارِ خوبی بودن [عا]

sich gehören (sich ziemen)

مثال‌ ها:

این کار/ این حرف از تو بعید است، این کار برازندۀ تو نیست

das gehört sich nicht für dich

درستش هم همین است

so gehört es sich auch

این کار را نمی کنند، عمب شایسته ای نیست!

das gehört sich nicht!

گفتن چنین چیزی شایسته نیست

es gehört sich nicht, so etwas zu sagen