fortschicken
transitiv۱. گفتن که برود؛ بیرونفرستادن، بیرونکردن؛ ردکردن [عا]
Person; [*][hat]
۲. (به جایی) فرستادن؛ پستکردن
Brief usw.; [*][hat]
۱. گفتن که برود؛ بیرونفرستادن، بیرونکردن؛ ردکردن [عا]
Person; [*][hat]
۲. (به جایی) فرستادن؛ پستکردن
Brief usw.; [*][hat]