folgern
transitiv۱. (چنین) نتیجهگرفتن/ نتیجهگیریکردن (از)، بهنتیجهای رسیدن (از)؛ برداشت/ استنباط کردن (از)
+ aus; [hat]
مثال ها:
از این امر چنین برمیآید/ مستفاد میشود که
daraus lässt sich folgern, dass
از این نامه چنین نتیجه می شود که ...
aus diesem Brief lässt sich folgern, dass ...