wort dictionary
FADE

fabrizieren

transitiv

۱. (با زحمت و ساده ترین وسیله) درست‌کردن؛ سرِهم‌کردن؛ [شعر:] گفتن، ساختن؛ تولید کردن (در یک کارخانه)

(zurechtbasteln); [hat]

۲. کردن؛ گفتن؛ از کسی سرزدن؛ دسته‌گل به‌آب‌دادن

(Unsinn usw., anstellen); [hat]

مثال‌ ها:

دوباره چه دسته گلی به آب داد؟

was hat sie schon wieder fabriziert?