ersetzen
transitiv۱. عوض/ تعویض‌کردن (با)، (به‌جای کسی/ چیزی) گذاشتن، جایگزینِ کسی/ چیزی کردن، جانشین کردن
+ durch (austauschen); [hat]
کسی را جایگزین کسی دیگر کردن
jdn. durch einen anderen ersetzen
۲. جای کسی/ چیزی را پرکردن، جای کسی/ چیزی را گرفتن، جایگزینِ کسی/ چیزی شدن، جای سه نقطه قرار دادن
(an die Stelle treten von); [hat]
عمه‌اش حالا در حکمِ مادرِ اوست
die Tante ersetzt ihm jetzt die Mutter
هیچکس نمی تواند برای بچه جای مادر را پر کند
niemand kann einem Kind die Mutter ersetzen
۳. جبران‌کردن؛ برعهده‌گرفتن، متحمل‌شدن، تقبل‌کردن
(Schaden, Kosten usw.); [hat]
جبران‌ناپذیربودن، غیرِقابلِ جبران بودن
nicht zu ersetzen sein
این مخارجِ مرا شرکت بر عهده می‌گیرد/ به‌من برمی‌گرداند
ich bekomme die Auslagen von der Firma ersetzt
خسارت کسی را جبران کردن
jdm. den Schaden ersetzen
۴. تاوانِ/ عوضِ چیزی را دادن
(Gegenstand); [hat]