wort dictionary
FADE

einweisen

transitiv

۱. فرستادن به / منتقل کردن به (به بیمارستان؛ به دارالتأدیب و غیره)

(in + Akkusativ - ins Krankenhaus, in ein Heim etc.) [hat]

مثال‌ ها:

سرویس نجات مجروح را بلافاصله به یک کلینیک تخصصی منتقل کرد

der Rettungsdienst hat den Verletzten sofort in eine Spezialklinik eingewiesen

۲. وارد/ آشناکردن (به)، راه و چاه (کاری) را به‌کسی نشان‌دادن، به‌ کار (جدید) وارد/ آشناکردن

(in eine Aufgabe, neue Stelle etc.) [hat]

۳. راهنمایی‌کردن (با علامت دست)، هدایت‌کردن، (به راننده ای با علامت دست)، فرمان دادن

(Fahrzeug) [hat]

۴. به‌سِمَتی منصوب‌کردن (طی تشریفاتی خاص)

(in ein Amt) [hat]