wort dictionary
FADE

einjagen

۱. برانگیختن؛ موجب شدن

Funktionsv.; [*][hat]

مثال‌ ها:

کسی را ترساندن؛ کسی را به‌وحشت‌انداختن، زهرۀ کسی را آب‌کردن [عا]

jmdm. Furcht/ Angst/ einen Schrecken einjagen