wort dictionary
FADE

durchhalten

intransitiv

۱. طاقت/ تحمل/ تاب آوردن، مقاومت کردن

itr.; [*][hat]

۲. طاقت/ تحمل چیزی را داشتن، تحمل کردن؛ استقامت نمودن؛ مقاومت کردن

tr. (Strapazen usw.); [*][hat]

۳. تا آخر ادامه دادن

tr. (Streik, Kampf usw.); [*][hat]