۱. چاپ کردن؛ به چاپ/ به طبع رساندن، طبع کردن
[hat]
مثال ها:عبارات کاربردی:
چاپ/ طبع شدن، به چاپ/ بع طبع رسیدن
gedruckt werden
تجدید چاپ/ طبع شدن، مجدداً به چاپ/ به طبع رسیدن
wieder/ neu gedruckt werden
چیزی را روی کاغذ مات چاپ کردن
etwas azf mattes/ auf mattem Papier drucken
از آن دروغگوهاست (آدم دروغگویی است)
sie lügt wie gedruckt